در حال دریافت تصویر  ...
نام غلامحسین سلیمانی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام مجتبی وثوق
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام ایرج نژاد بهرام
محل شهادت خواجه انجیر افغانستان


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالمعالی شهیدی
محل شهادت جاده بیجار


در حال دریافت تصویر  ...
نام داود محمد سیاه ها
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین خاک پورافشار
محل شهادت سیچال غرب کشور


در حال دریافت تصویر  ...
نام همتعلی چل بیگی
محل شهادت قلاویزان


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین عزیزی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام عیسی قنبری
محل شهادت چناره مریوان


در حال دریافت تصویر  ...
نام صفت الله صادقی
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام ذوالفقار محمدی سینکی
محل شهادت سومار


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر ایوزخانی
محل شهادت سرپل ذهاب



یک خاطره شهید  محمد جعفرخانی


دلم می گفت که شهید شده ...

مادر شهید : تو خواب دیدم که یه پارچه سفید رو سرم انداختند درحالیک ه گریه نمی کردم ولی اشکامو از صورتم پاک کردن، دوباره پارچه را انداختن رو صورتم تمام بدنم لرزه گرفت. یه دفعه ازخواب بلندشدم و نماز صبح را خوندم. دیگه خوابم نبرد و تا صبح رو پله نشستم، دم در رفتم، تو حیاط گشتم، با خودم به طور خود به خود زمزمه می کردم: "خدایا برای محمد داره اتفاقی می افته که من اینطوری شدم؟" به خودم میگفتم که این چه حرفیه که من میزنم. دیگر نتوانستم بخوابم، تا صبح منتظر بودم. انگار یه جوری دلم خبر میداد که پسرم شهید میشه و صبح همون روز بهمون خبر دادن که پسرم زخمی شده ولی دلم گفت که شهید شده ...