در حال دریافت تصویر  ...
نام بیت الله رحیمی
محل تولد خدابنده - خان تیمور


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی حمیدی زاده
محل شهادت شلمچه


در حال دریافت تصویر  ...
نام امیر عسگری
محل شهادت خرمشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اصغر مافی فرد
محل شهادت حاج عمران


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید علی اکبر سید رضایی
محل شهادت فاو



یک خاطره شهید  آصف مصطفی


سه خاطره‌ی به یادماندنی

حوریه لشکری، همسر شهید: یک روز به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مانده بود. برای بدرقه‌ی همسرم به سپاه رفته بودیم. «آصف» داشت اعزام می‌شد. هنگامی که آمد خداحافظی آخر را بکُند، دردم شروع شد. داشتم به خودم می‌پیچیدم، که او متوجه شد و گفت: «چته؟ … چرا ناراحتی؟» گفتم: «هیچی! مسأله‌ای نیست… تو برو! خداحافظ.» دردم بیش‌تر شده بود و او هم ناراحت. او اصرار کرد و من هم وقتی دیدم رضایت نمی‌دهد، موضوع را گفتم. «آصف» بلافاصله سراغ فرماندهی «بسیج» را گرفت و بعد از چند لحظه آمد و گفت: «مرخصی گرفتم ... بیا برویم خانه.» به خانه آمدیم. درد امانم را بُریده بود. تا فردا صبح درد کشیدم. صبح روز بیست و دوم بهمن، «آصف» رفت تا ماشین بیاورد و مرا برای زایمان به بیمارستان ببرد. کمی طول کشید و در این فاصله، بچه به دنیا آمد! وقتی «آصف» آمد، دید کار از کار گذشته است و خیلی خوشحال شد. فرزند ما در روز بیست و دوم بهمن ماه ـ هم‌زمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ـ به دنیا آمد و همسرم نیز پنج روز بعد، به جبهه اعزام شد.  او در طول سال چندین بار به جبهه اعزام شد و در عملیات‌های مختلف حضور یافت و سرانجام هم ـ دُرست یک سال پس از تولد فرزندمان ـ «آصف» به شهادت رسید.  از آن سال به بعد، روز بیست و دوم بهمن، سه خاطره‌ی به یاد ماندنی را در ذهن ما زنده می‌کند: «سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، تولد فرزندم و تشییع جنازه‌ی همسرم!»