در حال دریافت تصویر  ...
نام مظفر نصری
نام پدر ابوالحسن
نام مادر مهری
محل شهادت فاو

بیوگرافی
نصری، مظفر: سوم شهریور ۱۳۴۶، در روستای شینقر از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش ابوالحسن، کارگر بود و مادرش مهری نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد قزوین - شینقر تاریخ تولد ۱۳۴۶/۰۶/۰۳
محل شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۱۱/۲۵
استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات دوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین - شینقر


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، مظفر نصری: خدایا! به قطره قطره ی خون تمام یاورانی که در راهت مظلومانه و سعادتمندانه جان دادند، قسم یاد می کنم که از تو و قرآن کریم، پاسداری کنم و جان ناقابلم را در راه پُر عظمتت فدا کنم. ...و تو ای رهبر، ای روح امت که ذرّه ذرّه ی وجودت برای خدا، ملت، اسلام و قرآن در حرکت است! به روح مقدَّست سوگند یاد می کنم و فریاد می زنم: ای آمریکای جنایتکار، ای شوروی ذلیل و ای اسراییل غاصب! چنان تو دهنی از دست این مظلومان تاریخ خواهید خورد که دیگر اثری از شما روی زمین وجود نداشته باشد. ...و شما ای گروهک های ضد اسلام و خدا! تا دیر نشده از سر راه این امت دور شوید وگرنه سیل خروشان حزب الله، شما -گنداب های متعفن- را از سر راه خود بر خواهد داشت. من بر اساس رسالت اسلامی و انسانی -که بر دوش خود احساس کردم- راهی جبهه های نبرد شدم و خدای بزرگ را سپاس می گویم که در این برهه ی حساس از زمان، زندگی می کنم؛ اوّل به خاطر این که زمانه ی بسیار مناسبی برای رشد و رسیدن به کمال انسانی است و دوّم به خاطر این که توانایی این را دارم که به جبهه بروم و بجنگم و از این محیط پُرمعنویت استفاده کنم. هرچند خود را شایسته ی این نمی بینم که قدم به خاک مطهر و گلگون جبهه ها بگذارم که این مکان الهیْ جایگاه انسان های گناهکار و دل بسته نیست. پدر و مادر عزیزم، برادران و خواهران مهربانم! می دانید که من فوق العاده به همه ی شما علاقه مندم؛ اما عشق به خدا و اسلام، بنده ی گناهکار و روسیاه را وادار نمود تا از دیار خود هجرت کنم و در راه معشوق خویش بجنگم. به پدرم بگویید که مسلماً هر پدری آرزوی دامادکردن فرزندش را دارد و او هم حتماً چنین آرزویی داشت؛ اما من آرزویی بهتر از شهادت نداشتم... مرا ببخشید و حلالم کنید. (۱۷۸۳۶۸۰) مظفر نصری