در حال دریافت تصویر  ...
نام منصور علی وردیخانی
نام پدر عباس
نام مادر خاتون
محل شهادت شرهانی

بیوگرافی
علی‌وردیخانی، منصور: یکم آبان ۱۳۴۳، در روستای خیارج از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش خاتون نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهاردهم آبان ۱۳۶۳، در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، سینه و سوختگی ، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

محل تولد بوئین زهرا - خیارج تاریخ تولد ۱۳۴۳/۰۸/۰۱
محل شهادت شرهانی تاریخ شهادت ۱۳۶۳/۰۸/۱۴
استان محل شهادت ایلام شهر محل شهادت ایلام
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات سوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - خیارج


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
وصایا
شهید، منصورعلی وردیخانی: انسان باید روزی از دنیا برود و چه بهتر که شهادت را انتخاب کند. این جانب منصور علی وردیخانی، فرزند عباس، با توکل بر حضرت باری تعالی، وصیت نامه ام را شروع می کنم و امیدوارم با شهادتم خدمتی به اسلام و مسلمین کرده و باز هم امیدوارم با شهادتم درخت خونبار انقلاب را آبیاری کرده باشم؛ پس با توجه با این که تمام وجود من بر این ارکان مهم استوار است، شروع می کنم. خدایا! تو را صد هزار مرتبه شُکر می کنم که به بنده ی خویش -که سراپا گناهکار است- توفیق عطا کردی تا حضور خویش را در جبهه حفظ نماید. خداوندا، ای خالق هستی، ای معبود من و ای کسی که آتشی را که در درونم مشتعل شده و لحظه به لحظه زبانه می کشد، با به شهادت رساندنم خاموش نمودی! هم اینک عزم خویش را راسخ و استوار نمودم که بار دیگر به سربازی جبهه ی نبرد حق علیه باطل روانه شوم، که تنها تو در پیش دیدگان من مجسم هستی و از تو طلب مغفرت می نمایم. ای مادر مهربان و قهرمان! می دانم چقدر زحمت برای من کشیدی و چند سال به من شیر دادی. ای مادر! حلالم کن؛ شما در زندگی خیلی زجر کشیدی و رنج ها و سختی ها را تحمل نمودی. -ان شاء الله- خدا شما را از کنیزان حضرت زهرا(س) قرار دهد. ای مادران! از رفتن فرزندان تان به جبهه جلوگیری نکنید که الآن این انقلاب به جوانان این کشور احتیاج دارد. اگر این ها نروند؛ پس چه کسی باید برود؟ ما مسلمانیم و اسلام در خطر است. امام واجب دانسته است که باید جوانان به جبهه بروند و تنور جنگ را گرم نگه دارند. ما باید به ندای رهبر خود لبیک گوییم، که اکنون ملت ایران دارد عمل می کند که -ان شاء الله- پیروزی اسلام نزدیک است و ما باید کربلا را آزاد و نهال انقلاب را با خون خود آبیاری کنیم. ای مادر! اگر لیاقت شهادت داشتم و به شهادت رسیدم، نباید ناراحت شوی و گریه کنی تا دشمنان اسلام و قرآن شاد شوند. شما باید مثل کوه در مقابل دشمن اسلام مقاومت کنی تا بتوانی مشت محکمی بر دهان دشمنان این مرز و بوم بزنی. کسانی که دشمن اسلام، قرآن، انقلاب اسلامی ایران، ولایت فقیه و امام خمینی هستند، حق ندارند در تشییع جنازه ی من شرکت کنند. مادر! خدا پدر و مادرت را رحمت و شما را عاقبت بخیر نماید. -ان شاء الله- اگر کربلا مشرف شدی، مرا فراموش نکن و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا نما که قربانی ات را بپذیرد و هر وقت خبر کُشته شدن من به تو رسید، بگو: «انا لله و انا الیه راجعون» (بقره/۱۵۶) و این آزمونی است که خداوند دارد ما را امتحان می کند و هر کس از این امتحان سربلند بیرون آید، خوشا به حالش که -ان شاء الله- ملت ایران هم از این امتحان خوب بیرون آیند و ما و شما هم جزیی از آن ها باشیم. ای پدر مهربان و قهرمانم! صبر کن و خدا را شُکر کن و در مقابل دشمنان ولایت فقیه استقامت کن. پدرم! می دانم که چقدر برای من زحمت کشیدی و چه رنج ها و سختی هایی را متحمل شدی؛ اکنون هر بدی از من دیده ای مرا حلال کن. پدرم! مانند کوه استوار باش و همیشه به خود افتخار کن که چنین فرزندی داشتی و در راه خدای خود دادی. ای پدر مهربان! خدا شما را جزو یاران امام حسین(ع) قرار دهد؛ باید برای دیگر پدران، نمونه باشی. ای پدرم! مبادا از رفتن من به جبهه ناراحت باشی و از شما می خواهم از روحانیت اصیل دست برنداری و همیشه پشتیبان آن ها بوده و امیدوارم همیشه در صحنه ی نبرد حضور داشته باشی. ...و شما برادرانم! اول آن که پیرو اسلام، قرآن و ولایت فقیه باشید و راه شهیدان را ادامه دهید و برای اسلام جنگجویی باشید که هر وقت اسلام به شما احتیاج داشت، به میدان بروید و مانند علی اکبر، علی اصغر، حضرت عباس و یاران امام حسین (ع) باشید. با سلام و درود بر شما خواهرانم، می خواهم اول آن که حجاب خود را مانند حضرت زینب(س) همیشه حفظ کنید و همیشه در صحنه باشید. می دانید که چه مصیبت هایی بر آن بانو وارد شد؟ شما باید مقاومت تان مثل او باشد. دوم آن که در تربیت فرزندان تان خیلی بکوشید. فرزندان تان صالح، خوب و فرمانبردار اسلام و قرآن باشند و به شرق و غرب وابسته نباشند و همیشه زندگی ساده ای داشته باشند. همیشه فرزندان تان را برای پیوستن به لشکریان امام زمان(عج) آماده نگه دارید تا در التزام رکاب او جنگ کنند. پیام دیگرم به مردم قزوین و اطراف، به خصوص مردم روستای خودمان «خیارج» و خانواده ی خودم این است: همیشه پشتیبان اسلام، قرآن و امام زمان(عج) و فرمانده ی کل قوا، امام خمینی باشید، که -ان شاء الله- هستید. اکنون مشخص است که چقدر از افراد سپاه، بسیج و مردم در جبهه هستند و شما باید روز به روز تعدادشان را بیشتر کنید. پشتیبان روحانیت اصیل -که پرچمدار اسلام هستند- باشید و تشییع جنازه ی شهدا را باشکوه برگزار کنید و به سخنان امام خمینی لبیک گویید و نگذارید دل آن پیرمرد و آن قلب نورانی از شما ناراحت شود و همیشه در صحنه ی نبرد و جنگ حق علیه باطل شرکت داشته باشید و از خط اصیل اسلام و قرآن خارج نشوید. ...و از امت حزب الله می خواهم در مسیر و صراط مستقیم اسلام باشند و نیز از شما مردم می خواهم هر بدی از من دیده اید، مرا حلال کنید، که بسیار از شما متشکرم.۱ (۱۵۳۵۳۱۹) تنگه ابوقریب در جنوب؛ سوسنگرد چهارم ماه محرم؛ ۱۹/۰۷/۱۳۶۳؛ ساعت یک بعد از ظهر