در حال دریافت تصویر  ...
نام بهرام صادقی
محل تولد بوئین زهرا - بخش آوج


در حال دریافت تصویر  ...
نام پنج علی اینانلو
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین کرمعلیان
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام اصغر رضایی
محل تولد قزوین - شنازند


در حال دریافت تصویر  ...
نام نیاز علی قاسمی
محل تولد بوئین زهرا - ارتش آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی شصتی
محل تولد ورامین - کریم بک سوخنه


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین کریمی
محل شهادت شرهانی


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید رحمت الله سید حسینی
محل شهادت شلمچه



یک خاطره شهید  محمود محمدقاسمی


قیافه اش را شناحتم، همسرم بود

کبری آقاعلی، همسر شهید: ماه رمضان بود که خبر شهادت همسرم را به پدر و مادرش داده بودند ولی گفته بودند که پسر شما مفقود شده است، انها این خبر را از من پنهان می کردند و هر وقت که من به منزل انها که در طبقه بالای منزل مان بود می رفتم، می دیدم که انها گریه می کنند. یا بار که دیگر صبرم تمام شده بود پرسیدم: مگرچه شده که همه ی شما گریه می کنید؟ و آن ها هم پس از اندکی گفتند که همسرم شهید شده است. این خبر را که شنیدم، حالت سرگیجه پیدا کرده و به دیوار چسبیدم و از حال رفتم، بعد از نیم ساعت تازه متوجه شدم که چه اتفاقی افتاده است. ولی هنوز هم انتظار تمام نشده است و در ثانیه ثانیه های زمان منتظرش هستم. آن روزها گذشت و ۱۰سال بعد از شهادتش خبر آوردند که او شهید شده است و آلبوم هایی را در اختیار ما قرار دادند و گفتند که این عکس جنازه های شهداست. آلبوم اول را که دیدم عکس همسرم در آن نبود وقتی در حال دیدن آلبوم دوم بودم عکس شهیدی را دیدم که بادگیر سورمه ای تنش بود و از پایین تنه زخمی شده بود. قیافه اش را شناحتم، همسرم بود. وقتی که عکس را به پدر همسرم نشان دادم قبول نکرد که عکس فرزندش است و گفت پسر من زنده است و حتی راضی نشد پیکرش را ببیند و من هم فقط با عکسش وداع کردم و به ناچار پیکرش را به تهران منتقل کرده و در بهشت زهرا به خاک سپردند تا امروز هم سر مزارش نرفته ام و پسرم هم از ترس اینکه مبادا من بروم آنجا و گریه و بی تابی کنم، هیچگاه اجازه رفتن به من نمی دهد، ضمن اینکه هنوز هم منتظرش هستم.