در حال دریافت تصویر  ...
نام علمدار ایمانی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام رحیم برزگرنانکلی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر زمانی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام صادق صالحی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام امیر حمزه بهرامی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر فتح خانی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد عباسی مهر
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام میرزا علی جلوخانی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام عبدالمناف کشاورز سرکار
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالفضل حاجی باباپور
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد اکبری
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسنی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد محمدرضالو
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام رضا خیارجی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد یوسفی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام قاسم رجبی مهدی آبادی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام مجید آقاجانی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد حسین رضایی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام شعبان علی صادقی مازوئی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد باقر صالحی اکبرآبادی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین ترابی پلت کله
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام مجتبی رشوند
محل شهادت سقز


در حال دریافت تصویر  ...
نام داود جلوخانی نیارکی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام منصور محمدخانی غیاثوند
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علیرضا یوسفی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابراهیم رحمانی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد تقی اسدی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حیدر تعهدی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام عیسی غلامی چمنی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی ربیعی
محل شهادت پیرانشهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام رشید اسدی لک لر
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام مجید بناوند
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمود زندی پور
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام عبدالله علی اکبری
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام نصرالله کریمی
محل شهادت تپه شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام صفر چراغی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام ستار گودرزوند چگینی
محل شهادت ماووت


در حال دریافت تصویر  ...
نام قربان علی حدادی
محل شهادت تپه شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید علی حسینی آقابابایی
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام مهران رجبی رزدره
محل شهادت شیخ محمد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی سعیدی
محل شهادت شیخ محمد



یک خاطره شهید  سبزعلی اینانلو


نگفتم صبر داشته باش!

حسین عبدالهی، جهادگر: یکی از شب های عملیات بیت المقدس، سبزعلی سرپرست گروه عملیاتی ما بود، من و چند تن دیگر از جهادگران، از طرف ایشان مأموریت گرفتیم تا برای شکافتن خاکریز خط اول بچه های تیپ ۲۲ وارد عمل شویم. کار را شروع کرده و از خط اول خودمان تا خط اول عراقی ها، خاکریز زدیم، سپس زیر لودری و بولدزر سنگر زن، سنگر گرفتیم، در این حال دشمن هم به شدت خط اول خودش را می کوبید. من و علی برای ادامه فعالیت هایمان می بایستی به شناسایی خطوط مقابل خود می رفتیم، لذا سوار موتورسیکلت شده و حرکت کردیم، قدری که جلو رفتیم ،داخل منطقه عراقی ها شدیم، چند نفر را از دور دیدیم که به سمت ما می آمدند، علی از من که پشت او نشسته بودم پرسید: اینها کی هستند؟ من هم قدری دقت کرده و گفتم بچه های خودمان هستند، علی هم که خیالش راحت شده بود، به حرکت خود ادامه داد، همین که نزدیک افرادی که دیده بودیم شدیم، دستور ایستِ دادند و از ما خواستند که پیاده شویم و دستهایمان را بالا ببریم و تازه در این لحظه بود که متوجه شدیم آنها عراقی هستند. علی موتورسیکلت را خاموش کرد و هر دو دستهایش را بالا برد و تسلیم شدیم، سربازهای عراقی ما را جلو انداختند و با اسلحه از پشت ما حرکت کردند. آنها ما را به سمت خرمشهر می بردند، آن هم درست زمانی که بچه های ما در حال بازپس گیری خرمشهر از مزدوران بعثی بودند. در بین راه به علی گفتم که اسلحه ی عراقی ها را بگیریم و فرار کنیم، اما او مرا به صبر دعوت کرد و راه را ادامه دادیم، چند صد متری رفته بودیم که ناگهان گروهی از رزمندگان اسلام را در حالی که شعارهای انقلابی می دادند دیدیم که از مقابل ما می آمدند. سربازهای عراقی هم که آنها را دیدند وحشت کردند و بلافاصله اسلحه هایشان را به ما دادند و خودشان از جلو حرکت کردند. آنها ترسیده بودند که رزمندگان ما آنها را تیر باران کنند، اما ما آنها را به سلامت به مقصد رساندیم در حالی که علی لبخند می زد و می گفت: نگفتم صبر داشته باش.