نام | امیر خاکعلی |
نام پدر | عربعلی |
نام مادر | ربابه |
محل شهادت | آلان سردشت |
بیوگرافی |
خاکعلی، امیر: یازدهم اردیبهشت ۱۳۴۵، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش عربعلی و مادرش ربابه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. ششم شهریور ۱۳۶۴، در آلان سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است. |
محل تولد | قزوین - | تاریخ تولد | ۱۳۴۵/۰۲/۱۱ |
محل شهادت | آلان سردشت | تاریخ شهادت | ۱۳۶۴/۰۶/۰۶ |
استان محل شهادت | آذربایجان غربی | شهر محل شهادت | سردشت |
وضعیت تاهل | مجرد | درجه نظامی | |
تحصیلات | دوم راهنمائی | رشته | - |
عملیات | سال تفحص | ||
محل کار | بنیاد تحت پوشش | ||
مزار شهید | قزوین - قزوین |
در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد
تصاویر
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
- دانلود
اسناد
دست نوشته ها
به نام خدا
تقدیم به پدرو مادر مهربانم ، پس از عرض سلام امیدوارم که حال شما خوب بوده باشد اگر از حال اینجانب پسرتان امیر را خواسته باشید به خواست خداوند متعال خوب هستم. مادر و پدر عزیزم از اینکه من از شما دور هستم امیدوارم که حالتان خوب بوده باشد و از دست من هیچگونه ناراحت نباشید ولی این حقیقت است که شما فرزند خود را تقدیم به اسلام و خدمت در راه الله از خودتان دور کردید امیدوارم خداوند به شما صبر و اجر عنایت بفرماید . در ضمن پدر و مادر جان من حالا پیش غلامحسن و دوستانم در منطقه هستیم و چون نمیتوانم به شما دروغ بگویم این را باید به شما بگویم که ما در خاک عراق هستیم و دشمنان اسلام و قرآن در روبروی ما در مسافت خیلی کمی قرار دارند و حتی میشود آنها را به چشم دید و من هم به نیت همگی شما تیر طرف این دشمنان اسلام و قرآن خالی میکنم چون میدانم که نیت شما پدر و مادران پاک است . راستی پدر و مادرم به خواهر و برادران بی معرفت بگوئید که من همش اینجا چشم به راه نامه شما هستم ولی افسوس نامه ای به دستم نمیرسد . پدر و مادر جان امیدوارم که هرچه سریعتر برایم نامه بفرستید و همینطور به پسر عموهایم بگوئید که برایم نامه بنویسید این نامه است که ما را روحیه میدهد . پدر و مادر جان سلام من را به پسر عموهای عزیزم غلام و وحید و رضا و علی و علیرضا و حسن و محمدرضا و دخترعموهایم اکرم و احترام و آذر و سهیلا و مریم و ریحان و زهرا و خواهران عزیزم محترم و منصوره و معصوم و برادران عزیزتر از جانم مرتضی و مصطفی و حسین آقا و آقای پرویزی ، حمید و مریم و حسین و زهرا و پدر و مادربزرگم عزیزم و خاله ها و پسرخاله و دخترخاله و تمام دوستان وآشنایان سلام برسانید حتما تعجب میکنید که چرا همه اسمها را نوشتم چون اگر یادتان باشد آن دفعه که تلفن زدم خواهرم منصوره گفته بود که چرا اسمها را ننوشته ای و من هم به گفته آن عمل کردم و اسامی نصف جدآباد را نوشتم چون ورق جا نداشت اسم دخترخاله ها و پسرخاله ها را ننوشتم . در ضمن سلام من را به مادر آقای پرویزی و عمه خدیجه و خانواده حیدر آقا و آقای عباسی و خانواده آقا نوراله توسط نامه برسانید . همینطور به داود نجفی سلام من را به او برسانید .
امیر خاکعلی