در حال دریافت تصویر  ...
نام غلامحسین سلیمانی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام مجتبی وثوق
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام عیسی قنبری
محل شهادت چناره مریوان


در حال دریافت تصویر  ...
نام صفت الله صادقی
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام ایرج نژاد بهرام
محل شهادت خواجه انجیر افغانستان


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالمعالی شهیدی
محل شهادت جاده بیجار


در حال دریافت تصویر  ...
نام داود محمد سیاه ها
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین خاک پورافشار
محل شهادت سیچال غرب کشور


در حال دریافت تصویر  ...
نام همتعلی چل بیگی
محل شهادت قلاویزان


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین عزیزی
محل شهادت سردشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام ذوالفقار محمدی سینکی
محل شهادت سومار


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر ایوزخانی
محل شهادت سرپل ذهاب



یک خاطره شهید  محمد نجفی


قول و قرار !

یوسف مسگری: آخرین باری که با شهید محمد نجفی بودم، توی پادگان شوشتر بود، انگشترهای دستم را که دید اسرار داشت تا یکی از آنها را به او بدهم، آن هم انگشتری باباقوری که خیلی دوستش داشتم. خیلی سر به سرم گذاشت، وقتی دیدم رهایم نمی کند، گفتم: بیا یک قول و قراری با هم بگذاریم. گفت: چه قول و قراری؟ گفتم: اگر تو شهید شدی، من این انگشتر را به دستت می کنم و اگر من شهید شدم، انگشتری مال تو و از دستم در آور و آن را بردار، قبول کرد. در آستانه ی عملیات کربلای ۴ قرار گرفته بودیم و من که در قزوین بودم امکان حضور در این عملیات را نداشتم. عملیات شروع شده بود، یک روز سرهنگ رمضانی را دیدم، گفت: نجفی را در عملیات کربلای ۴ دیدم و گفت به تو بگویم که قولت یادت نرود. گفتم: چطور؟ گفت: او در عملیات شهید شد و تو باید به قولت عمل کنی. با شنیدن این خبر، قلبم تکان خورد و اشکهایم جاری شد، دنبالش گشتم، پیکر مطهر شهدا را آورده بودند در حیات عملیات سپاه پاسداران، خودم را به آنجا رساندم، در تابوت را برداشته، پارچه روی بدن مطهرش را کنار زدم و دستش را در دست گرفته و انگشتری را به انگشت او کردم.