در حال دریافت تصویر  ...
نام عباس محمودخانی
محل تولد بوئین زهرا - نصرت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حمید رضا قاسمی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی فرهمندعمندی
محل تولد قزوین - عمند


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر سلیمی توپ قرا
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام یدالله ذوالقدر
محل تولد تاکستان - خورهشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد کاشی
محل تولد بوئین زهرا - تفک


در حال دریافت تصویر  ...
نام محسن زرگر
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام تقی حیدری امین آبادی
محل شهادت شرهانی


در حال دریافت تصویر  ...
نام اباصلت مصطفایی
محل شهادت سردشت



یک خاطره شهید  رحیم جباری


لحظه شهادت!

محمد جواد قدس: من همرزم شهید جباری بودم و همسنگر ایشان ، و لحظه شهادت در کنارشان بودم ، نزدیک بیست روز بود که در خط کوشک مستقر شده بودیم ف، شرایط جنگی بدی اون روزا کشور داشت ، یه خط سوخته رو تحویل گرفته بودیم و هیچ امکاناتی نداشتیم ، فقط ایثارگری می خواست تا بتونی شرایط رو تحمل کنی ، نیروها ی گردان امام رضا همه جدید بودن و رحیم یه بسیجی با سابقه که همه دوستان صمیمیش رو در کربلای ۴ و ۵ از دست داده بود (شهید شده بودند ) خیلی بیتابی می کرد خاموش و آرام فقط بیتابی رو میشد یجورایی از نگاهش فهمید ، منتظر بود ، کاملا متفاوت شده بود و هر روز این تفاوت رو بیشتر میشد دید ، دنیارو انگار جلو جلو می دید ، نیازش به دنیا هرروز کمتر می شد ، کمتر غذا می خورد و... هر کس باهاش هم کلام میشد آرامش پیدا می کرد ، همه حس می کردیم رحیم داره میره (شهید میشه ) انگار معصومین به صورتش هو کرده بودن ، اگه لباس یا جوراب یا چفیه ای از بچه ها زمین میموند بلافاصله اونا را میشست و تمیز میکرد اون هم با عشق و ارادت و در دل شب ] خشا به سعادتش ، ترکش خمپاره ۱۲۰ هنجره اش رو درید اون که همیشه هنجره اش رو در خدمت ائمه قرارداده بود براشون مداحی میکرد گویا قرار بود دست آخر هنجره اش دلیل شهادتش بشود ، ای افسوس بر تنهایی ما.