در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی فرهمندعمندی
محل تولد قزوین - عمند


در حال دریافت تصویر  ...
نام عباس محمودخانی
محل تولد بوئین زهرا - نصرت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حمید رضا قاسمی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد کاشی
محل تولد بوئین زهرا - تفک


در حال دریافت تصویر  ...
نام محسن زرگر
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر سلیمی توپ قرا
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام یدالله ذوالقدر
محل تولد تاکستان - خورهشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام تقی حیدری امین آبادی
محل شهادت شرهانی


در حال دریافت تصویر  ...
نام اباصلت مصطفایی
محل شهادت سردشت



یک خاطره شهید  اکبر آذربایجانی


غسل شهادت با یک لیوان آب!

همرزم شهید: در عملیات کربلای ۵ با شهید آذربایجانی با هم بودیم، ۷، ۸ روز بود که عملیات کرده بودیم. مقر ۱۱ در تصرف عراقی ها بود، تقریبا ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر به جلو رفتیم و مقر ۱۱ را تصرف کردیم، جاده ای که گرفتیم، به کانال ماهی متصل می شد، عملیات خیلی شیرینی بود، فرمانده ی گردان ما، اکبر رضایی بود. ما با شهید آذربایجانی فقط ۲ سنگر فاصله داشتیم، تقریبا ۳، ۴ روزی ازعملیات گذشته بود، ساعت ۳ نیمه شب بود، من و آقای حضرتی و آذربایجانی داخل سنگر بودیم که یک خودروی نیروهای عراقی در تاریکی آمد و چسبید به خاکریز ما و شروع به تیراندازی کردند، ما هم یک نارنجک به داخل آن انداختیم و ۲ سرباز بعثی که داخلش بودند، کشته شدند، آنها ظاهرا هنوز نمی دانستند که ما شب قبل مقر ۱۱ از عراقی ها گرفته ایم و خیال می کردند که ما از نیروهای خودشان هستیم. ما آنها را کشتیم و غذای ایشان هم که برای سایر نیروهایشان می بردند نصیب ما شد. بعد از چند روز داخل همان مقر با اکبر رضایی که فرمانده ما بود و شهید آذربایجانی نشسته بودیم که اکبر رضایی یک لیوان آب برداشت و حدود ۲ کیلومتر جلوتر رفت و با همان یک لیوان آب غسل شهادت داد. وقتی برگشت کاملا نوربالا می زد، هر چی به او گفتم امشب را بمان و نرو، گفت: نه، باید بروم و خط را تحویل بدهم. و خلاصه هم با آذربایجانی رفت که فردا صبح با خبر شدیم هر دو به شهادت رسیده اند.