در حال دریافت تصویر  ...
نام عباس محمودخانی
محل تولد بوئین زهرا - نصرت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام حمید رضا قاسمی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد علی فرهمندعمندی
محل تولد قزوین - عمند


در حال دریافت تصویر  ...
نام محسن زرگر
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر سلیمی توپ قرا
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام یدالله ذوالقدر
محل تولد تاکستان - خورهشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد کاشی
محل تولد بوئین زهرا - تفک


در حال دریافت تصویر  ...
نام تقی حیدری امین آبادی
محل شهادت شرهانی


در حال دریافت تصویر  ...
نام اباصلت مصطفایی
محل شهادت سردشت



یک خاطره شهید  مسیب مرادی کشمرزی


او دستمزدش، شهادت بود

سيف اله تيموري: ابتداي جنگ چون دوره هاي متعدد تخصصي تخريب را گذرانده بودند به عنوان فرمانده و مسئول اطلاعات تيپ ها بودند و شايد هفته اي يكي و دو روز بين دشمن مي ماندند و بعد از جنگ، عضو مهندسي نيروي زميني در قسمت تخريب شد و بعد از سال ۱۳۷۲ و تقريبا نصف ماه در منطقه تخريبي به سر مي برد و بعد از سالها تلاش، واقعا دستمزدش شهادت بود که از خدا گرفت. سرهنگ احمد حيدري: در عمليات بدر به عنوان سكان دار و اطلاعات بودند كه بعد از ۵ و ۶ روز تلاش رزمندگان بين دجله و فرات قرار گرفته بوديم كه بايد آنجا را خالي مي كرديم و به ارتشي ها مي داديم و ما قبول نمی كرديم و مي گفتيم اينجا شهيد داده ايم كه ايشان يك چوب دستي داشتند كه با شوخي و خنده ما را از آنجا بردند. يك روز از منطقه دزفول با اتوبوس بر مي گشتيم كه يك گوني پرتقال خريده بوديم و با اين پرتقال ها به سر رزمنده ها مي زد و يك پرتقال كه كمي لك افتاده بود به دست من افتاد و ايشان كه كنار صندلي راننده نشسته بودند و من هم منتظر بودم كه برگردد و با پرتقال به او بزنم و همين كه برگشت من هم چنان زدم كه تمام شيشه پر از لاشه هاي پرتقال شد و همه خنديدند و يك ساعتي حرف نزد و گفت كه احمد بدجوري زدي