در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد رضا کریمی
نام پدر عباس
نام مادر گل عنبر
محل شهادت شلمچه

بیوگرافی
کریمی، محمدرضا: سی‌ام خرداد ۱۳۴۹، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش عباس، کارگر کارخانه بود و مادرش گل‌عنبر نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶، در شلمچه به شهادت رسید. پیکر او مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۴، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش علی نیز شهید شده است.

محل تولد قزوین تاریخ تولد ۱۳۴۹/۰۳/۳۰
محل شهادت شلمچه تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۱/۲۲
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت خرمشهر
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات سوم راهنمائی رشته -
عملیات سال تفحص 1374
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، محمدرضا کریمی: عقیده ی بنده از رفتن به جبهه، لبیک گفتن به ندای امام امت و یاری رساندن به دین اسلام و ادامه دادن راه شهدا می باشد؛ که امید بازگشت را در خود احساس نمی کنم! بنده راه خود را می شناسم و آگاهانه در این راه مقدس قدم می گذارم؛ لذا انتخابم به تقلید هیچ کس نمی باشد و تا آخرین قطره ی خونم پایداری و استقامت می نمایم و در این راه مقدس هیچ گونه رِخوت و سستی از خود نشان نمی دهم. امیدوارم بنده ی خوبی برای خداوند باشم و خدا را شُکر می کنم که به من چنین توفیقی داد تا بتوانم در صفوف دیگر رزمندگان حاضر باشم. دنیا، مزرعه ی آخرت است و هر کس در این دنیا کِشت کُند، در آن دنیا برداشت می کند و نیز هر انسانی یک روز به دنیا می آید و روزی هم از دنیا خواهد رفت؛ چه بسیار پیامبران و امامان معصوم آمدند و بعد از مدتی رفتند؛ مرگ به سراغ همه می رود و چه بهتر که مُردن در راه خدا باشد. ای مردم و ای ملتِ قهرمان و شهیدپرور ایران! به ندای امام عزیزمان لیبک گویید و حضورتان را در جبهه ها محکم تر سازید و فرصت را به دشمن ندهید و همیشه در حال آماده باش باشید، تا دشمن در بین شما رخنه نکند؛ پس در راه خدا به جهاد برخیزید و از مُردن نترسید. پشت جبهه ها را محکم نگه دارید و در نمازهای جمعه و جماعات و در راهپیمایی ها شرکت کنید و مُشت محکمی بر دهان یاوه گویان آمریکا و دیگر اَبرقدرت ها بزنید؛ شرکت شما در چنین مجالسی، زمینه ساز پیروزی رزمندگان و فرجِ حضرت ولی عصر(عج) می باشد. پدر و مادر عزیزم! گرچه من می خواستم عصای پیری شما باشم؛ اما چه کنم که شیطان بزرگ به مملکت اسلامی مان تجاوز و هزاران خانه و آشیانه را خراب کرده است و خون هزاران جوان را به زمین ریخته است. مگر می شود انسان برابر چنین تجاوزهایی طاقت بیاورد؟ این انقلاب به راحتی به دست ما نرسیده و خون ها ریخته شده تا به دست ما رسیده است. انقلابی که می خواهد پایدار باشد، باید استقامت کرد و باید خون داد تا جامعه ی آینده خوب باشد. در زمان پیامبران هم جنگ بوده و خون هم ریخته شده است. در واقعه ی کربلا هم ۷۲ تن از یاران مخلص امام حسین(ع) شهید شدند و سر امام حسین(ع) را از تن جدا کردند؛ پس وظیفه ی ما این است که تا آخرین قطره ی خون خود، در راه مقدس پایداری کنیم. (۱۶۲۴۱۴۱) محمدرضا کریمی ۲۳/۱۱/۶۵


کلام شهید علی قاقازانی
Loading the player ...