در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد قموشی
نام پدر رسول
نام مادر امینه
محل شهادت هورالعظیم

بیوگرافی
قموشی، احمد: یکم فروردین ۱۳۴۹، در روستای یحیی‌آباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش رسول، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش امینه نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور ۱۳۶۴، در هورالعظیم بر اثر اصابت ترکش به کتف، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.

محل تولد تاکستان - یحیی آباد تاریخ تولد ۱۳۴۹/۰۱/۰۱
محل شهادت هورالعظیم تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۰۶/۲۰
استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت -
وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی
تحصیلات سوم راهنما?? رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید قزوین - قزوین


در صورت داشتن تصاویر یا اطلاعات بیشتری از شهید می توانید آنها را در اختیار ما قرار دهید تا در سایت قرار گیرد

   
عنوان         فایل   
متن
تصاویر
اسناد
وصایا
شهید، احمد قموشی: هدفم از آمدن به جبهه به این خاطر است که دین خدا در خطر است و ما باید اسلام را در تمام دنیا پیاده کنیم؛ چون اسلام در هر کاری ما را یاری می کند. ما برای این به جنگ آمدیم که تمام کفار جهان را از بین ببریم؛ البته به کمک پروردگار و به یاری امام زمان(عج). ما وقتی می خواهیم قلب دشمن را هدف بگیریم و تیر را رها کنیم، این لطف پروردگار است که تیر ما به قلب دشمن می خورد. برادران! بدانید این جنگ برای چیست. خداوند می تواند این جنگ را به نفع تمام مسلمانان به پایان برساند و همه ی انسان ها را پیروز کند؛ اما می خواهد ما را امتحان کند. ای مسلمانان! بپا خیزید که روز امتحان و ستیز با دشمن است. دشمنان ما می خواهند انقلاب ما را از بین ببرند. یعنی می خواهند تمام جهان را به تصرف خود درآورند. ننگ است برای مسلمانی که در خانه بنشیند و به فکر اسلام و از بین بُردن کفار نباشد. ما باید پیام اسلام را به گوش تمام مسلمین جهان برسانیم و به آن ها بفهمانیم این راهی است که امام حسین(ع) انتخاب کرد و ما باید او را یاری کنیم و ما باید امام را تنها نگذاریم و چون کوه در جای خود بایستیم. وای به حال آن هایی که در خانه نشسته اند و دایم در حال جمع کردن ثروت و مال دنیا هستند و به فقرا هیچ کمک نمی کنند و حتی از آنان باج می گیرند. به خدا قسم روزی فرا می رسد که همه ی اینها زیر پای آن هایی که به راه خدا می روند، می افتند. اینها می خواهند خون جوانان ما را پایمال کنند؛ اما ما راه مان را چون حسین بن علی(ع) ادامه خواهیم داد و حسین وار پرواز خواهیم کرد. -ان شاء الله- پروردگار جنگ را به نفع اسلام پیروز کند. دیگر عرض من به پدر و مادرم این است که: ای پدر و مادرم! من می دانم که هیچ پدر و مادری راضی نمی شوند از فرزندش جدا شوند و دوست دارند همیشه کنار یکدیگر باشند؛ اما پدر و مادرم! می دانید که امروز روز امتحان و روز جهاد است؛ اگر ما به جنگ نرویم، چه کسی برود؟! چون اگر ما به جبهه نرویم، همه ی شما به دست دشمنان اسیر می شوید. ما باید برویم و راه حسین(ع) و تمام شهیدان راه خدا را ادامه دهیم. ما باید آن قدر خون بدهیم تا درخت انقلاب کاملاً سیراب شود و با دادن این خون ها امام زمان(عج) ظهور کند. پدر و مادرم! این راه راهی است که خداوند نصیب ما سربازان امام زمان(عج) کرده است؛ پس هیچ نگرانی نداشته باشید. مادرم! زینب وار زندگی خود را ادامه بده و مثل زینب(س) با دشمنان اسلام مبارزه کن و اگر شهید شدم، پشت سر جنازه ام گریه نکن؛ چون دشمنان از گریه کردن شما خوشحال می شوند. احمد قموشی؛ ۴/۸/۶۱