مجید مقصودی و هزاران شهیدی که صدایش می کنند!

۱۳۹۱/۰۷/۱۶

با خالق شش هزار تصویر شهید،
مجید مقصودی و هزاران شهیدی که صدایش می کنند!
به امید آنکه شهدا دستم را بگیرند
نقاش چهره شهدای استان قزوین به شهدا پیوست
سمیه کریمی
امروز مجید مقصودی هنرمند توانایی که قلم مو و پلات رنگ او طي سال هاي دفاع مقدس هيچ گاه آرام و قرار نگرفت و تا جايي که توانست عظمت، ايثار، زيبايي و لبخند شهدا را با نقاشي چهره شان به تصوير کشيد، با وداع از این دنیای فانی به دیار باقی، شهدا و خدای شهیدان پیوست.
شاید مجید را همه نشناسند اما پدرها، مادرها، همسران، فرزندان و خانواده بزرگ شهدای استان به خوبی او را می شناسند و یادگاری هایش را در چاردیواری خانه شان به خاطر سپرده اند. یادگاری که با آن زندگی می کنند و سیمای فرزند و عزیز سفر کرده شان را در آن می بینند.
استاد مجید مقصودی سال 1342 در طالقان متولد می شود و از همان کودکی علاقه به هنر نقاشی را با وجودش حس می کند تا اینکه از کلاس پنجم ابتدایی استعداد هایش شکوفا شده و هرجایی که کاغذ و قلمی می یابد شروع به کشیدن نقاشی های مختلف می کند.
سال اول راهنمایی با شرکت در کلاس های کانون پرورش فکری با استاد دلزنده، اولین استاد نقاشی اش آشنا می شود و در کلاس های ایشان به صورت جدی تر به آموختن هنر نقاشی می پردازد و با هنر مثال زدنی اش در مسابقات مختلفی که در سطح آموزشگاهها برگزار می شود شرکت کرده و جوایز زیادی را هم دریافت می کند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خدمت سربازی می رود و در طول این دوران نقاشی های زیادی از عکس حضرت امام گرفته تا سایر شخصیت های کشوری و شهدای نیروی هوایی می کشد و تجربه های زیادی را کسب و به اصطلاح دستش حسابی قرص می شود.
سال ۶۳ خدمت سربازی اش را در عقیدتی سیاسی پایگاه یکم شکاری نیروی هوایی تهران به اتمام می رساند و به دنبال کار می گردد. در همین مقطع، مطلع می شود که بنیاد شهید نیاز به نیروی نقاش دارد. خوب با تجربه های اندوخته اش پرسان پرسان وارد واحد فرهنگی بنیاد شهید قزوین می شود.
مجید خود خاطره آن روز را اینگونه بیان می کرد: "وارد بنیاد شهید که شدم پیش آقای شکیب زاده مسئول فرهنگی بنیاد رفتم و گفتم : من شنیدم شما به نیروی نقاش نیاز دارید و من، هم این کار را دوست دارم و هم بلدم که عکس آدم ها را بکشم.
از من پرسیدند تا به حال اینکار را انجام داده ای؟
گفتم بله، در دوران خدمت سربازی، بارها عکس امام و دیگر شخصیت ها را به همراه عکس شهدای محل خدمتم کشیده ام.
آقای شکیب زاده گفت، شما می توانید عکس شهدا را روی تابلوهایی که ما داریم بکشید؟
گفتم بله و قرار شد فردایش یک نمونه از کارهایم را ببرم.
فردای آن روز دوباره با تصویری از آیت الله طالقانی که نقاشی کرده بودم به بنیاد شهید رفتم. آقای شکیب زاده نقاشی ام را که دید خنده اش گرفت. گفتم چرا می خندید؟ گفتند ما را سرکارگذاشته اید؟ گفتم: نه به خدا ، مگر چه شده؟
گفتند: کشیدن یک چنین عکسی با این کیفیت عالی از نقاشان بزرگ هم بعید است....
من که حسابی غافلگیر شده بودم گفتم: باور کنید، کار خودم هست.
ایشان گفت: حاضری همین حالا عکس یک شهید را نقاشی کنی؟ گفتم: بله.
بلافاصله مرا بردند به کارگاه فعالیت های تبلیغاتی بنیاد که طبقه ی زیرین واحد فرهنگی در چهار راه بنیاد شهید بود و یک عکس شهید و یک بوم نقاشی در اختیارم گذاشتند و خودشان رفتند سراغ کارهایشان. یک ساعتی نگذشته بود و رفتم به آقای شکیب زاده گفتم عکس را کشیدم بیایید ببینید.
ایشان که فکر می کردند باز هم سر کارشان گذاشته ام با دیدن عکس آن شهید شوکه شده بودند، از کارم تقدیر و تشکر کرده و گفتند بسم الله. بسم الله را که گفتند شدم نقاش ثابت بنیاد شهید و از همان دقیقه کارم را شروع کردم".
هنرمند چیره دست مجید مقصودی از ان روز آنقدر عکس برای به تصویر کشیدن داشت که حتی فرصت سرخواراندن هم به او دست نمی داد با همه ی اینها چند بار تصمیم می گیرد به جبهه برود که مسئولین بنیاد شهید نمی پذیرند و می گویند کار شما در اینجا کمتر از کار و حضور در جبهه ها نیست.
این هنرمند خلاق از تبار همان مردانی بود که دلاورانه و بی ریا رفتند و جان فدا کردند. او طی یک دهه از فعالیت های هنری اش حدود ۶ هزار تصویر شهدا و طرح های مرتبط با ایثار و شهادت و دفاع مقدس را در ابعاد مختلف به تصویر کشید تا به قول خودش: "به امید آنکه شهدا دستم را بگیرند".
مجید مقصودی سال ۶۹ پس از فراغت نسبی از جنگ و فعالیت های سخت روزهای دفاع مقدس، در دانشگاه آزاد معماری تهران پذیرفته می شود و دوره کارشناسی را در رشته نقاشی به پایان می رساند.
وی همچنین خالق 40 تابلوی نفیس با موضوع بسم الله و خلق ده ها اثر با موضوع: اسماء الحسنی و آیات الهی، بوده ضمن اینکه علاوه بر برگزاری دهها نمایشگاه گروهی و انفرادی، شرکت در اولین دوسالانه نقاشی جهان اسلام و حضور در دومین دوسالانه نقاشی ایران را نیز در کارنامه خود به ثبت رسانیده بود.
امروز مجید مقصودی به علت يک بيماري سخت قلم مو و پلات رنگش را برای همیشه کنار گذاشت و به مردان سبزی که روزگاری از آتش گذشته و برای پاسداری از اسلام و خاک وطن به قربانگاه رفتند پیوست و حالا وقت آنست که آنها دستش را بگیرند.
اگرچه مجید مقصودی امروز برای همیشه از این دیار خاکی رخت بر بست اما بي گمان فعاليت ها، وآثار نقاشي او که بيشتر آنها هم تصاوير شهداست، هميشه ماندگار خواهد بود.
روحش شاد و یادش گرامی باد!