در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اکبر پورسیف
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام عزیزالله عابد لو
محل تولد زنجان - انگوران


در حال دریافت تصویر  ...
نام قنبر بهبودی
محل تولد تاکستان - حیدریه


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد زال بیگی
محل تولد بوئین زهرا - حسین آباد بیگلر


در حال دریافت تصویر  ...
نام رجبعلی نجاتی
محل تولد ابهر


در حال دریافت تصویر  ...
نام اصغر نوروزی
محل تولد قزوین - بکندی-دهستان قاقازان


در حال دریافت تصویر  ...
نام وجیه الله عسگری
محل تولد بوئین زهرا - لک خرقان


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد حاج یوسفی پور
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام رحمت الله محبی تبار
محل تولد آبیک - قشلاق


در حال دریافت تصویر  ...
نام عصمت شکوهی
محل تولد افغانستان -


در حال دریافت تصویر  ...
نام رضا شاه آبادی
محل تولد بوئین زهرا - چسکین


در حال دریافت تصویر  ...
نام بهمن شیرمحمدی
محل تولد آبیک - حصار خروان


در حال دریافت تصویر  ...
نام صادق آرمون تکمیلی
محل تولد رودبار


در حال دریافت تصویر  ...
نام بیژن کاظمی
محل تولد بوئین زهرا - اکبر آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام عبدالله بهرامی
محل تولد بوئین زهرا - عصمت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام کرم علی نوری
محل تولد تاکستان - دیال آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام احمد عزیزی
محل تولد قزوین - سلطان آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابوالقاسم رضاییون
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اصغر عباسی
محل تولد بوئین زهرا - عصمت آباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی اصغر آذربایجانی
محل تولد تاکستان - خورهشت


در حال دریافت تصویر  ...
نام رسول زند
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام رضا کلبی قلعه
محل تولد بوئین زهرا - قلعه هاشم خان


در حال دریافت تصویر  ...
نام سید علی سیدی
محل تولد قزوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام قاسم نوری
محل تولد قزوین - حمیدآباد


در حال دریافت تصویر  ...
نام علی حبیبی
محل تولد بوئین زهرا - آقچه مزار


در حال دریافت تصویر  ...
نام محمد کوثری
محل تولد تهران


در حال دریافت تصویر  ...
نام اردشیر حاجی سیاری
محل شهادت ام الرصاص


در حال دریافت تصویر  ...
نام ولی الله محمدرحیمی
محل شهادت حاج عمران


در حال دریافت تصویر  ...
نام ابراهیم شهسواری
محل شهادت رودخانه نیسان


در حال دریافت تصویر  ...
نام حسین حنیفی
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام اکبر عظیمی ها
محل شهادت بانه


در حال دریافت تصویر  ...
نام صفر محمدی
محل شهادت پنجوین


در حال دریافت تصویر  ...
نام اسماعیل فرد مرادلو
محل شهادت بانه



یک خاطره شهید  عباس بابایی


سوغات فرنگ

محمد سعید نیا: در سیره پیامبر گرامی اکرم (ص) آمده است که آن حضرت «کم هزینه و بسیار بخشنده و یاری کننده» بودند. از ویژگیهای آشکار عباس، سادگی و بی پیراگی او بود. می خواهم بگویم که عباس نیز واقعاً دارای شخصیتی اینچنین بود. او هر چه داشت به دوستانی که احساس می کرد بدان نیاز دارند می داد و کمتر یا بهتر است بگویم «اصلاً» به فکر خود نبود. او به هیچ وجه اهلِ تکلّف و تجمّل نبود. به یاد دارم در پایان دوره آموزش خلبانی در آمریکا، هنگامی که به ایران باز می گشت، به همراهِ خانواده برای استقبال به فرودگاه مهرآباد رفته بودیم. پس از چند ساعت انتظار سرانجام هواپیما بر زمین نشست و دقایقی بعد عباس را در سالن انتظار ملاقات کریدم. پس از روبوسی و خوش آمد گوئی، او از من خواست تا به قسمت ترخیص فرودگاه بروم و وسایلش را تحویل بگیرم. رفتم و مدتی را به انتظار نشستم تا سرانجام بار و اثاثیه عباس را تحویل گرفتم. چمدان و ساک او از همه ساکها و لوازم دیگر مسافرین کم حجم‌تر به نظر می آمد. در بین راه به شوخی از او پرسیدم: ـ برای ما سوغات چه آورده ای؟ ان شاء الله که چیز قابل توجهی است. او مثل همیشه لبخندی زد و سرش را با علامت پاسخ مثبت تکان داد. ما به راه افتادیم. پس از ساعتی که به منزل رسیدیم، تمام افراد منزل به استقبال عباس آمده بودند و از این که پس از مدتها دوری از ایران، دوباره او را می دیدند خیلی خوشحال بودند. چند ساعتی به دیده بوسی و احوالپرسی گذشت. وقتی که خانه خلوت شده بود به شوخی گفتم: ـ حالا نوبت وارسی سوغاتیهای عباس آقاست. عباس چمدان را باز کرد. با کمال شگفتی مشاهده کردیم، آبریزی را که با خود از ایران برده بود در میان نایلونی پیچیده و در کنار آن چند دست لباس دانشجویی و لباس خلبانی نهاده است. در ساک دستی‌اش هم تعدادی نوار «تعزیه» و یک مجلّد «قرآن» و کتاب «مفاتیج الجنان» همراه با تعدادی کتاب فنّی و پروازی به زبان انگلیسی بود. خندیدم و گفتم:ـ مرد حسابی! من بیش از پنجاه، شصت تومان بنزین سوزانده ام تا به استقبال تو آمده ام و تو از آن طرف دنیا این آبریز را آورده ای؟! در حالی که به نشانه شرمندگی، سرش را به زیر انداخته بود، برگشت و با لهجه شیرین قزوینی گفت: ـ تو که میدانی؛ آنجا آنقدر گرانی است که حد ندارد. آن روز شاید دیگران به مقصود او پی نبردند؛ ولی من با سابقه ای که از او سراغ داشتم، منظور او را از «گرانی» دریافتم و به یقین دانستم که عباس آنچه را که مازاد بر مخارج خویش بوده، به نشانی دوستان و آشنایان بی بضاعتش در نقاط ایران می فرستاده و مثل همیشه آن دوست، نامی و نشانی از عباس نمی‌یافته است